NTENT="IR" />
کلارآباد دات کام |
نقش حضور اسراییل در خیلج فارس در همراهی ناوهای جنگی آمریکا چیست؟ ناوگان پنجم نیروی دریایی آمریکا که اقیانوس هند را پوشش میدهد در کشور بحرین مستقر است. و همواره در 25 سال گذشته در خلیج فارس بین 60 تا 135 کشتی جنگی و زیردریایی غربی حضور دارند. لذا حضور زیردریاییها و شناورهای اسراییل در خلیج فارس تأثیر خاصی در همراهی ناوهای آمریکایی ندارد. به چند نکته باید توجه کرد: ب- خلیج فارس دریایی بسته، با عمقی بسیار کم است که به ندرت به 90 متر میرسد. چنین دریایی، محل مانور خوبی برای ناوهای جنگی نیست. ج- ایران در خلیج فارس، عظیمترین قدرت دریایی چریکی را سامان داده است که کابوس وحشتناکی برای ناوگان پنجم آمریکا محسوب میشود. یک نکته قطعی است و آن این است که میان دولتهای این کشورها و مردم آنها، شکاف عظیمی در این رابطه وجود دارد. کشورهای عربستان، کویت، بحرین، قطر، امارات، و ... به آمریکا پایگاه نظامی دادهاند، و طبیعتاً در هر اقدام نظامی آمریکا، از این پایگاهها برای حمله به ایران استفاده میشود. اساساً سرفرماندهی نیروهای آمریکا، در خاورمیانه یعنی «سِنتکام» CENTCOM در قطر مستقر است و از طریق این فرماندهی اقدام نظامی علیه ایران مدیریت میشود. طبیعی است که همراهی دولت قطر را خواهد داشت. با این حال، مردم این کشورها، مخالف این همراهی دولتهایشان با آمریکا و اسراییل هستند. در صورت حمله به ایران، بیثباتی در منطقه، موجب فروریزی این دیکتاتوریهای نفتی ضعیف منطقه توسط مردم آنها شده و همین موضوع عامل نگرانی آمریکا، اسراییل و شیوخ این کشورهاست. اما رکن اساسی قدرت، همان دکترین و استراتژی است. دکترین واکنش نامتقارن ایران است که منشاء بازدارندگی و یا موازنه میشود. البته بسیاری از دکترینهای عملیاتی و ساختارهای تجهیزاتی متعارف ایران مخفی نگاه داشته شده است و درصحنهی منازعه، برای طرفین درگیری روشن میشود. از نظر اقتصاد دفاعی، موقعیت ایران در نسبت با آمریکا بسیار بهتر است. آمریکا با فروپاشی نهادهای مالی خود به ویژه ورشکستگی بیش از 300 بانک این کشور و بدهی گسترده و کسری بودجه و بیکاری عظیم، توان حضور در یک جنگ تمام-عیار و طولانی مدت را ندارد. برآورد اولیهی آمریکا برای هزینهی اشغال عراق که توسط رامسفلد وزیر دفاع بوش مطرح شد 50 میلیارد دلار بود که تاکنون 20 برابر شده و از مرز 1000 میلیارد دلار نیز گذشته است. اکنون در افغانستان و عراق، اقتصاد جنگی آمریکا عملاً ناکارآمدی خود را نشان داده است. در حوزهی کثرت نیروی انسانی و عامل انگیزه نیز، ایران به سادگی میتواند چند میلیون نیروی شهادت طلب، که انگیزهی دفاع از کشور خود را دارند به صحنه بیاورد. اما آمریکا که برابر گزارش سال 2009 انستیتو بروکینگز، برای پس از اشغال ایران 1400000 یک میلیون و چهار صد هزار نفر نیرو نیاز دارد، از تأمین یکصدهزار نیرو برای عراق و افغانستان عاجز است، نیروهایی که انگیزهی مشخصی برای حضور در کشوری با هزاران کیلومتر فاصله از مرز کشور خود ندارند. آمریکا تنها از برتری تجهیزات نسبت به ایران برخوردار است که این عامل نمیتواند به تنهایی پیروزی را به ارمغان آورد. پرسش این است که آیا آمریکا که در 65 سال گذشتهی پس از جنگ دوم جهانی حتی یک روز بدون جنگ را نگذرانده است، آمادهی نبرد نهایی و آرماگدون مورد ادعای هالیوود است؟! البته نسبت علاقهی هالیوود به آپوکالیپس با تمایل رهبران کاخ سفید به نبرد نهایی، هنوز مشخص نیست. [ دوشنبه 89/5/25 ] [ 8:55 صبح ] [ م.ص ]
[ نظر ]
|
|